تأکید بر برنامهریزیهای کلان که از سوی کـارشناسان بـا رویـکرد عمرانی و اقتصادی صورت میگرفت، موجب غفلت از مسائل اجـتماعی و فـرهنگی در برنامهریزیها شد. شکست این برنامهریزیها و پیامدهای آن باعث رواج مفهوم توسعة پایدار محلهای گردید. این برنامه¬ریزی در چارچوب توسعة پایدار شهری، مـحلهها را سلولهای شهری دانسته، آنها را واحد برنامهریزی قرار داده و در جهت اهداف اجتماعی، از ظرفیتهای موجود در محله بهره میبرد. با توجه به خلأ وجود شاخص¬های بومی توسعه پایدار محله¬ای بر اساس الگوی اقتصاد مقاومتی، مسأله اصلی این مقاله تبیین مؤلفه¬های الگوی توسعه پایدار محله¬ای در چارچوب سیاست¬های کلی اقتصاد مقاومتی است. در این راستا مقاله حاضر رویکردهای هفت¬گانه ناظر بر سیاست¬های کلی اقتصاد مقاومتی را که شامل رویکردهای جهادی، انعطافپذیر، فرصت¬ساز، مولد، درونزا، پیشرو و برونگرایی می¬باشد را به عنوان روح کلی حاکم بر این سیاست¬ها درنظر گرفته که حاکم بر کلیه بندهای این سیاست¬ها می¬باشد و می¬توان گفت نقطه تمایز الگوی مقاومتی از سایر الگوهای متعارف توسعه اقتصادی است. در این راستا این مقاله با روش ریشه¬شناسی و معناشناسی، مؤلفههای مفهومی ناظر به هر یک از رویکردهای هفتگانه¬ی سیاستهای کلی را استخراج نموده و در نهایت با ضرب مفهومی رویکردهای سیاستهای کلی در مؤلفههای توسعه پایدار محله¬ای، ماتریسی از نگاه به مؤلفههای توسعه پایدار محله¬ای با رویکرد مقاومتی با روش طوفان فکری و نظرسنجی نخبگانی استخراج نموده است. یافته¬های اصلی مقاله حاکی از این امر است که: مؤلفههای الگوی توسعه پایدار محله¬ای باید با توجه به معیارهای انسانی، خدماتی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی، محیط زیستی، ارتباطات و حمل و نقل و نیز مؤلفههای رویکردهای سیاست¬های کلی تدوین و اجرا شوند.
|