امروزه با مطرح شدن الگوی اقتصاد مقاومتی، خودکفایی به یکی از مباحث مهم و راهبردی در سیاستگذاری کلان کشور تبدیل شده است. به خصوص، خودکفایی در تولیدات کشاورزی از جمله سرفصلهای مهم در بحث خودکفایی و اقتصاد مقاومتی است. از طرفی، محصول راهبردی گندم، علاوه بر تأمین نیازهای غذایی کشور، در سایر ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز همواره مورد توجه بوده است. بنابراین، این مقاله به هدف شناخت دیدگاه ذینفعان تولید گندم در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی میپردازد. از آنجایی که خودکفایی در تولید گندم یک مسئله پیچیده، پویا و نیمهساختار یافته بوده و سیستمهای انسانی نیز در آن دخیل است، لذا با تکنیکهای کمّی و سخت قابل مدلسازی و حل نمیباشد و از طرفی، مواجهه با چنین مسائلی که ذینفعان مختلف دیدگاههای متفاوتی نسبت به آن دارند، برای تحلیل این مسئله از روششناسی سیستمهای نرم استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق مدیران ارشد وزارت جهادکشاورزی و کارشناسان آموزش و ترویج کشاورزی در همان وزارتخانه و کشاورزان گندمکار استان تهران است که تعداد 22 نفر از آنان به طور هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. برای گردآوری دادهها از روش گروههای کانونی استفاده شده است. همچنین برای تحلیل یافتهها از ابزارهایی چون تصاویر غنی، فرمول PQR، فرمول CATWOE، جداول مقایسهای شرایط کنونی با شرایط مطلوب استفاده شده است. در نهایت، راهحلهایی برای توسعه سیستم به صورت طبقهبندی شده ارائه شده که شامل ایجاد تغییر در ساختار، فرآیندها و نگرشهاست، به طوریکه از لحاظ منطقی دارای مطلوبیت و از لحاظ فرهنگی نیز دارای امکانپذیری هستند.
|